دیدگاه نئوترکیبی چیست؟
هاک های برخی جانوران در طبیعت وجوددارد که وقتی شرایط فراهم شد این هاک ها ظهور میکنند. شاید نمونه آن را میتوان به ظهور انسان نسبت داد. چه بسا هاک انسان تو طبیعت از دوران اول زمین شناسی (مشاهده جنس و خصوصیات زمین شناسی در برنامه Google Earth) تا دوران چهارم بوده باشد ودر هولوسن با عقب نشینی یخچالها که شرایط برای ظهور انسان که موجود به نظر حساستری در مقایسه با سایر گونه های گیاهی و جانوری است فراهم شد و با فراهم شدن شرایط زیست این گونه حساس خلقت انسان اتفاق افتاد.
دیدگاه نئوترکیبی (Neo-synthetic perspective) در جغرافیا، به عنوان یک رویکرد تلفیقی و چندپارادایمی، تلاش میکند تا عناصر مختلف از مکاتب و نظریههای جغرافیایی را در قالبی منسجم گردآورد. این دیدگاه بهویژه در جغرافیای انسانی و شهری، با هدف تحلیل جامعتر پدیدههای فضایی، اجتماعی و اقتصادی، از ترکیب روشها و مفاهیم گوناگون بهره میبرد.
یک نمونه آن ویروس کروناست. ویروس کرونا که از قبل در سیاره زمین وجود داشت ولی شرایط رشد و تکثیر آن وجود نداشت. به نظر میرسد دیدگاه نئوترکیبی (Neo-synthetic approach) با دیدگاه اسلامی در بعضی جاها موافقت دارد خصوصا در خلقت انسان های اولیه. در زمانهای ابتدایی پیدایش بشر، انسانها بلندقامت تر از افراد انسانی عصر حاضر و با طول عمر بیشتری نسبت به اکنون بوده است. شاید این دیدگاه رابطه مستقیمی با ژئومورفولوژی داشته باشد چه بسا که بسیاری از ظهورها نتیجه پدیده های جغرافیایی و تغییر شرایط آب و هوایی و یا حتی تغییر دی اکسید کربن و سایر پدیده های جغرافیایی باشد.
دیدگاه نئوترکیبی در جغرافیا، به عنوان یک رویکرد تلفیقی و چندپارادایمی، تلاش میکند تا عناصر مختلف از مکاتب و نظریههای جغرافیایی را در قالبی منسجم گردآورد. این دیدگاه بهویژه در جغرافیای انسانی و شهری، با هدف تحلیل جامعتر پدیدههای فضایی، اجتماعی و اقتصادی، از ترکیب روشها و مفاهیم گوناگون بهره میبرد.
تعریف دیدگاه نئوترکیبی در جغرافیا
- ترکیبی از مکاتب مختلف مانند رفتارگرایی، ساختگرایی، اقتصاد سیاسی، انسانگرایی و تحلیل فضایی
- تأکید بر تحلیل چندلایهای از پدیدههای جغرافیایی با در نظر گرفتن عوامل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی
- تلاش برای رفع دوگانگیها (مانند جغرافیای انسانی vs. طبیعی، یا تحلیل کمی vs. کیفی)
- استفاده از روشهای میانرشتهای برای فهم بهتر روابط فضایی و اجتماعی
این دیدگاه بهویژه توسط جغرافیدانانی مانند دکتر حسین شکوئی در ایران مطرح شده و در آثار او مانند دیدگاههای نو در جغرافیای شهری بهخوبی تشریح شده است.
معادل انگلیسی دیدگاه نئوترکیبی
در منابع انگلیسی، معادلهایی که به مفهوم نئوترکیبی نزدیک هستند عبارتاند از:
فارسی | معادل انگلیسی | توضیح |
---|---|---|
دیدگاه نئوترکیبی | Neo-synthetic perspective یا Synthetic approach in geography | اشاره به رویکردی تلفیقی که عناصر مختلف نظری را ترکیب میکند |
علم ترکیبی جغرافیا | Geography as a synthetic science | بر اساس دیدگاه Hartshorne، جغرافیا علمی تلفیقی است که اجزای مختلف را در یک کل منسجم گرد میآورد |
سنتز منطقهای | Regional synthesis | یکی از اصول بنیادین در مطالعات جغرافیایی برای تحلیل مناطق مختلف |
چگونه دیدگاه نئوترکیبی به درآمدزایی مردم کمک میکند؟
دیدگاه نئوترکیبی در جغرافیا، با تلفیق ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، محیطزیستی و فناورانه، بستری فراهم میکند تا راهحلهایی جامع و کاربردی برای توسعه محلی و درآمدزایی مردم طراحی شود. برخلاف رویکردهای تکبعدی، این دیدگاه تلاش میکند تا با در نظر گرفتن پیچیدگیهای زندگی واقعی، فرصتهایی را شناسایی کند که همراستا با ظرفیتهای بومی و نیازهای جامعه باشند. چنین نگاهی میتواند در حوزههایی مانند انرژی، گردشگری، کشاورزی و خدمات شهری تحولات قابلتوجهی ایجاد کند.
یکی از کاربردهای مهم این دیدگاه، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در مناطق محروم یا کمبرخوردار است. با تحلیل همزمان دادههای اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی، میتوان مکانهایی را برای نصب پنلهای خورشیدی یا توربینهای بادی شناسایی کرد که هم از نظر فنی مناسب باشند و هم از نظر اقتصادی برای مردم سودآور. خانوارها یا واحدهای کوچک تولیدی میتوانند برق تولیدی را به شبکه بفروشند و از این طریق درآمد پایدار کسب کنند، بدون آنکه نیاز به سرمایهگذاری سنگین اولیه داشته باشند.
در حوزه گردشگری نیز دیدگاه نئوترکیبی نقش مهمی ایفا میکند. با ترکیب دادههای فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و فضایی، میتوان مسیرهای گردشگری، بازارچههای محلی و رویدادهای فرهنگی طراحی کرد که هم جذابیت داشته باشند و هم با مشارکت مردم اجرا شوند. این نوع گردشگری پایدار نهتنها موجب اشتغالزایی مستقیم میشود، بلکه به حفظ میراث فرهنگی و تقویت هویت محلی نیز کمک میکند.
مدیریت هوشمند منابع شهری یکی دیگر از زمینههایی است که با رویکرد نئوترکیبی میتوان آن را به درآمدزایی تبدیل کرد. استفاده از فناوریهای نوین برای بهینهسازی خدمات شهری (مانند مدیریت پسماند، روشنایی، حملونقل یا پارکینگ) میتواند هزینهها را کاهش داده و فرصتهایی برای مشارکت شهروندان در پروژههای درآمدزا فراهم کند. برای مثال، تولید انرژی از پسماند یا مشارکت در خدمات دیجیتال شهری میتواند به منبع درآمدی جدید برای ساکنان تبدیل شود.
در بخش کشاورزی، این دیدگاه با تحلیل دادههای خاک، آب، اقلیم و بازار، امکان طراحی الگوهای کشت بهینه را فراهم میکند. کشاورزان میتوانند با بهرهگیری از این تحلیلها، بهرهوری را افزایش دهند و محصولات خود را با کیفیت بهتر و قیمت مناسبتر به بازار عرضه کنند. همچنین، استفاده از فناوریهای نوین مانند سنسورهای خاک یا سیستمهای آبیاری هوشمند میتواند هزینهها را کاهش داده و سودآوری را افزایش دهد.
در نهایت، مجتمعهای مسکونی نیز میتوانند از این دیدگاه بهرهمند شوند. برای مثال، نصب پنلهای خورشیدی در پشتبامها یا فضاهای عمومی مجتمعها، نهتنها به کاهش هزینههای انرژی کمک میکند، بلکه برق مازاد تولیدی میتواند به دولت فروخته شود و درآمدی برای ساکنان ایجاد کند. این نوع پروژهها، با مشارکت جمعی و بهرهگیری از ظرفیتهای محلی، نمونهای عملی از کاربرد دیدگاه نئوترکیبی در زندگی روزمره مردم هستند.
دیدگاه نئوترکیبی در برنامهریزی شهری، با تلفیق نظریهها، الگوها و پارادایمهای مختلف، میتواند نقش بسیار مؤثری در ارتقاء کیفیت زندگی شهری و توسعه پایدار ایفا کند. این دیدگاه برخلاف رویکردهای سنتی که معمولاً تکبعدی و آمرانه بودند، تلاش میکند تا با در نظر گرفتن پیچیدگیهای اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و فناورانه، راهحلهایی جامع و قابل اجرا برای مسائل شهری ارائه دهد.
در برنامهریزی شهری، نئوترکیبگرایی به معنای کنار گذاشتن مرزهای خشک میان مکاتب مختلف و بهرهگیری از نقاط قوت هر یک برای رسیدن به تعادل فضایی و اجتماعی است. برای مثال، میتوان از تحلیلهای کمی در کنار رویکردهای مشارکتی و انسانمحور استفاده کرد تا هم دادهمحور باشیم و هم نیازهای واقعی مردم را در نظر بگیریم. این ترکیب باعث میشود برنامهها هم از نظر علمی معتبر باشند و هم از نظر اجتماعی پذیرفتنی. یکی از کاربردهای مهم این دیدگاه، طراحی شهرهای زیستپذیر و تابآور است. با ترکیب مفاهیم شهر هوشمند، شهر سبز، نوشهرگرایی و توسعه میانافزا، میتوان فضاهایی خلق کرد که هم از نظر زیستمحیطی پایدار باشند و هم از نظر اقتصادی و اجتماعی برای ساکنان سودمند. این نوع برنامهریزی بهویژه در مواجهه با چالشهایی مانند تغییرات اقلیمی، مهاجرت، و نابرابریهای فضایی بسیار مؤثر است.
نئوترکیبگرایی همچنین در کنترل کاربری اراضی و طراحی فرمهای شهری نقش مهمی دارد. بهجای منطقهبندی خشک و تفکیکشده، میتوان از الگوهای ترکیبی و اختلاطی استفاده کرد که هم انعطافپذیر باشند و هم پاسخگوی نیازهای متنوع شهری. این رویکرد به ایجاد فضاهای چندمنظوره، افزایش تعاملات اجتماعی و کاهش هزینههای زیرساختی کمک میکند.
در حوزه مشارکت مردمی نیز، این دیدگاه با تأکید بر فرآیندهای دموکراتیک و مشارکتی، زمینهساز افزایش رضایت عمومی و کاهش تعارضات شهری میشود. مردم نهتنها بهعنوان دریافتکننده خدمات، بلکه بهعنوان شریک در تصمیمگیریها دیده میشوند. این امر موجب میشود برنامهها با واقعیتهای محلی هماهنگتر باشند و اجرای آنها با مقاومت کمتری مواجه شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.