زمین شناسی ارتفاعی گتوند
تهیه نقشه خصوصیات زمین شناسی، ارتفاعی، ژئومورفولوژی، و پوشش گیاهی منطقه گتوند براساس فاکتورهای محیطی در GIS و ENVI
عامل زمین شناسی که در واقعیت دو بخش ساختار فیزیکی سازندها و جنس شیمیایی سازندها را نشان می دهد همواره تحت تاثیر شرایط اقلیمی هر منطقه جغرافیایی توپوگرافی یا شکل زمین را می سازد. شکل زمین که لندفرم ها را به ما نمایش می دهد از دو عامل زمین شناسی از پایین و شرایط اقلیمی از بالا و برهم کنش متقابل این دو عامل به وجود می آید. تشکیل دره ها و قله ها از یک طرف تحت تاثیر مکانیزم های درونی زمین و از طرف دیگر تحت تاثیر قدرت فرسایندگی و برشی اقلیم از بالا است.
ارتباط زمین شناسی و توپوگرافی در مکانیابی سد به این معنی است که ارتباط متقابل زمین شناسی و شرایط آب و هوایی منجر به ایجاد توپوگرافی می شود که تحت تاثیر دو جنبه فیزیکی و شیمیایی مکان سد اهمیت می یابد. در این ارتباط اگر یکی از جنبه ها مانند توپوگرافی مناسب در نظر گرفته شود و جنبه فیزیکی در نظر گرفته نشود می تواند منجر به خسارات جبران ناپذیر زیست محیطی شود.
توپوگرافی هر منطقه زمینه توسعه اقتصادی را برای مردم هر منطقه فراهم می کند. از جمله این موارد دره هایی است که می توانند محل بسیار مناسبی را برای احداث سد ها و بهره برداری از مناطقع آب های سطح و زیر زمینی جهت توسعه کشاورزی و ارتزاق جمعیت فراهم می کند. در این فرایند اولین اصل دانش جغرافیا ارتباط متقابل جامعه انسانی و محیط طبیعی است. در فعالیت های اقتصادی مانند احداث سد گتوند لازم است تمام ابعاد و معیار های مکانیابی برای اجرای یک پروژه در نظر گرفته شود. در اجرای پروژه های مکانی ابعاد بسیار پیچیده و معیارهای چندگانه باید بصورت لایه های مکانی در GIS در نظر گرفته شوند. این موضوع نه تنها نیاز مند دانش تخصصی GIS بلکه نیازمند دانش چندجانبه نگری و دید ترکیبی جغرافیایی است. در دیدترکیبی جغرافیایی تمام عوامل بطور متقابل هم بر سایر عوامل تاثیر می گذارند و هم از عوامل دیگر تاثیر می پذیریند. در این تاثیرات متقابل در طور زمان طبق نظریه گرجوالیسم (gradualism) محیط طبیعی و زندگی جامعه انسانی توسعه پیدا می کند. در پروژه سد گتوند (Gotvand Dam) دو جنبه بسیار اولیه و ابتدایی و تاثیرات آنها در نظر گرفته نشده است. در احداث و مطالعه طرح سد گتوند جنبه فیزیکی زمین شناسی در نظر گرفته شده است ولی جنبه شیمیایی زمین شناسی در نظر گرفته نشده است. در نتیجه سد در بهترین مکان از نظر توپوگرافی واقه شده است اما در مجاورت یک توده گنبد نمکی قرار دارد که منجر به شور شدن آب پشت سد شده است. گنبدهای نمکی توده های فشرده ای از نمک هستند که در دل سازندها زمین شناسی قرار دارند و بصورت تپه های گنبدی شکل برجستگی های نرمی در سطح زمین ایجاد می کنند. نقشه گوگل ارث گنبد های نمکی کل ایران را می توانید در گوگل ارث در این قسمت مشاهده کنید. نتیجه این امر شورشدن آب مخازن سد و نابودی زمین های کشاورزی هزاران زارع و نابودی سطح زیر کشت اراضی کشاورزی قابل توجه در پایین دست این سد شده است.
در نتیجه این سود مدیریت در مکانیابی و اجرای طرح سدسازی، سد گتوند در پایین دست موجب نابودی درختان خرما و همچنین بلا استفاده ماندن بسیاری از زمین های کشاورزی شده است.
توپوگرافی به معنی نمایش ویژگی های فیزیکی سطح سیاره زمین، نه تنها ساختار زمین شناسی یک کشور، بلکه تا حد زیادی تاریخ و گذشته زمین شناسی آن سرزمین را نمایش می دهد. این ارتباط به حدی است که اگر نقشه زمین شناسی و نقشه توپوگرافی به خوبی با هم تطابق نداشته باشند، یکی یا دیگری اشتباه نقشه برداری شده است. نهرها وجود اولیه خود را مدیون بالا آمدن و کج شدن سنگ های چینه ای هستند. آنها از شیبها مانند پشت بام خانه پایین میروند و راه خود را به سمت دریا قطع میکنند و سادهترین کانالها را با دقت انتخاب میکنند. رانلها به زودی در سنگهای نرمتر ساخته میشوند، و زمانی که سنگهای سختتر خود را نشان میدهند، معمولاً میتوان مسیری را پیدا کرد که هیچ شکاف یا شکافی برای گذرگاههای مستقیمتر ایجاد نشود. در سطح زمین هیچ تسکینی جز برای بالا آمدن، چین خوردگی و شکستن طبقات وجود نخواهد داشت. لندفرم هایی که به این صورت شکل میگیرد، عمر کوتاهی خواهد داشت، دلیل آن این واقعیت است که سنگها از نظر سختی و مقاومت در برابر عمل عناصر بسیار متفاوت هستند. باد، باران، تناوب گرما و سرما، کار آب روان، جزر و مد، همگی تمایل دارند تا آنچه را که از سطح دریا بالا رفته پایین بیاورند و همه چیز را به دشتی یکنواخت تبدیل کنند.
در این فاجعه سد گتوند قابل مشاهده است که چطور ارتباط متقابل انسان و محیط موجب اثرات سو برای هر دو شده است. اقدام انسانی در پاسخ به لندفرم مناسب زمین جامعه انسانی به سمت احداث سد سوق داده است. در پاسخ بعد می بینیم که محیط طبیعی به کنش جامعه انسانی پاسخ داده است و موجب شور شدن زمین های کشاورزی شده است. پس عامل محیط بر زندگی انسانی تاثیر گذاشته است. این کنش و واکنش تا مدتا بصورت یک دومینو ادامه دار خواهد بود. در فوری آموز برای مطالعه بیشتر نقشه پراکنش سد های کشور را در گوگل ارث مشاهده کنید.
نظر فوری آموز این است که مطالعات مکانیابی در بستر فناوری های GIS یکی از پیش نیازهای اجرای تمام پروژه ها باید باشد. همانطوری که امروز در ساخت جاده ها و سایر پروژه های بزرگ به جای زور بازو از ماشین آلات و فناوری های مکانیکی استفاده می کنیم. در فکر کردن نیز لازم است به جای اتکا به ذهن محدود بشری از قدرت محاسباتی فرم افزارها استفاده شود. شاید بتوانیم با زور بازو و استفاده از گاو و فیل پروژه های بزرگ در کشور ایجاد کنیم اما استفاده از ماشین آلات مکانیکی این کار به مقرون بصرفه تر و مطمئن تر اجرا می کند. همچنین از آسیب دیدن انسان ها جلوگیری می کند. فناوری های مکانیکی حدود 200 سال پیش در جهان رایج شدند و ما امروزه بدیهی می دانیم که از آنها استفاده کنیم. فناوری های کامپیوتری و نرم افزاری حدود 30 سال است که رایج شده اند، پس مسئولین محترم نباید مقاومت کنند و باید در تمام طرح ها از محاسبات کامپیوتری به جای فکر محدودت نوع بشر استفاده کنند. این جایگزینی موجب ارتقای مقام والای انسانی می شود. انسان به جای جان کندن می تواند متفکرانه و با قدرت تفکر خود به ایده پردازی برای استفاده از این فناوری ها بپردازد.
نقشه سایت های باستانی
تهیه نقشه سایت های باستانی دوره های هخامنشی، سلوکی، اشکانی، ساسانی، اسلامی در GIS برای پژوهش های باستان شناسی
به مکان تاریخی پر از سازه ها و اشیا دست ساز قدیمی که اطلاعات تاریخی مهمی را نشان می دهند سایت های باستانی گفته می شود. مفهوم سایت باستانی با سایت باستان شناسی کمی متفاوت است ولی هر دو برای در ارتباط به حوزه یکسان با مقاصد متفاوت هستند. سایت باستان شناسی به هر مکانی اطلاق می شود که در گذشته محل فعالیت های انسانی بوده است. این می تواند از یک کمپینگ کوتاه تا یک شهر تاریخی را شامل شود که مکان هایی با شواهدی از ترکیبات مختلف بقایای انسانی است. هر سایت باستان شناسی یک کپسول زمانی منحصر به فرد با ویژگی ها و مشکلات متمایز خود است که مجموعه ای از داده های مرتبط با محیط و الگوهای فرهنگی آن را نشان می دهد. اندازه این مکان ها می تواند از ایستگاه های کوچک شکار یا ماهیگیری گرفته تا شهرهای بزرگ یا مناطق مقدس باشد (+).
امروزه مشاهده سایت های باستانی برای گردشگران اهمیت زیادی یافته است. بازدید از مکان های باستانی و پرسه زدن در خرابه های یک مکان باستانی به ما یک احساس سورئال می دهد. مکانی که زمانی فرهنگ های بزرگ در آن شکوفا شده و سپس محو شده اند. اما در حالی که بقایای باستانشناسی چشمگیر را میتوان در بسیاری از نقاط جهان یافت، مکانهای خاصی با هوای اسرارآمیز آغشته شدهاند. در ایران سایت های باستانی قابل توجهی در مناطق دوردست وجود دارند. نقشه سایت های باستانی مکان جغرافیایی آثار باستانی را نمایش می دهد که راهنمایی برای گردشگران و پژوهشگران تاریخی است.
نقشه های جغرافیایی در مطالعات باستان شناسی و سایت های باستانی نقش مهمی در پیشبرد اهداف باستان شناسان ایفا می کنند. کاربرد نقشه های تاریخی در مطالعات گذشته می تواند موجب دستیابی راحتر تر و صحیح تر به اطلاعات تاریخی مکان های قدیمی و موقعیت آنها نسبت به عوارض و سایر مکان های اطراف شود. یکی از مهمترین پارامتر در شناسایی سایت های باستانی و مکان های قدیمی و آثار به جا مانده از گذشتگان درک موقعیت مکانی آنها نسبت به رودخانه ها، دریا ها، جنگل ها و زیستگاه های شکار و همچنین فواصل آنها تا کوه ها است. بنابراین، یکی از مهمترین مفاهیم در مطالعات تاریخی و باستان شناسی درک مفهوم فاصله مکان ها نسبت به هم است.
شناسایی مکان های مجاور که در نزدیکی سایت های باستانی قرار دارند می تواند نمایانگر تاثیر عوامل مختلف در مکانیابی سکونتگاه های گذشتگان باشد. تحلیل این مکان ها در سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام می شود که یکی از فناوری های پیشرفته دانش اطلاعات جغرافیایی است. تکنولوژی GIS می تواند به باستان شناسان و متخصصین تاریخ کمک کند فواصل مکان های قدیمی را نسبت به عوامل طبیعی و همچنین همزمانی آنها را با مکان های تاریخی قبل از شکل گیری آنها و مکان های بعد از پایان دوران آنها شناسایی کند.


بررسی این سایت ها نقش مهمی در زمینه های تحقیقاتی، گردشگری، و اقتصادی ایفا می کند. بررسی نقشه های تاریخی نیازمند دانش و تخصص تاریخی است. اما هر مدیر کسب و کار یا هر شهروندی می تواند از کاربرد نقشه های تاریخی آگاهی داشته باشد. برای درک انواع مزیت ها و شیوه های استفاده از نقشه های تاریخی در موضوعات و زمینه های متفاو ت می توانید به مقاله فوری آموز کاربرد نقشه های تاریخی مراجعه کنید.
-
مزر سیاسی ایران در زمان امپراطوری ساسانی روی نقشه گوگل58,200 تومان
-
نقشه گوگل Earth قلمرو امپراطوری هخامنشیان69,800 تومان
-
قلمرو پادشاهی قاجار روی Google Earth69,300 تومان
برای مطالعه بیشتر در این موضوعات می توانید از وبلاگ دیدن کنید.
معیار های مکانیابی خدمات توریستی
معیار های مکانیابی خدمات توریستی
در ادامه برخی از معیارهای مورد استفاده در مکانیابی خدمات توریستی و سایت های مناسب تاسیسات گردشگری ارایه شده است. این معیارهای برای نمونه می توانند با تغییراتی در تعداد آنها برای مکانیابی سایر نقاط با استفاده از گام های عملی مکانیابی در نرم افزار GIS بکار برده شوند.
تعریف معیارها :
3-1-1) معیار نزدیکی به جاده: هر چه مکان خدمات توریستی به جاده و راه های دسترسی نزدیک تر باشد برای گردشگران راحت تر بوده و نیاز به صرف هزینه برای احداث مسیر های جدید ندارد و برای حفظ طبیعت نیز مناسب تر است. این معیار با دستور distance to از ابزار های تحلیل گر فضایی در ArcGIS ایجاد شد. شکل 1
شکل 1: معیار نزدیکی به جاده
3-1-2) معیار نزدیکی به جاذبه ها: در صورتی که مکان خدمات و استراحتگاه موقت اکوتوریست ها به محل های دارای جاذبه های تاریخی و طبیعی نزدیک تر باشد موجب رضایت بیشتر گردشگران می شود. این معیار با دستور distance to از ابزار های تحلیل گر فضایی در ArcGIS ایجاد شد. شکل 2
شکل 2: معیار نزدیکی به جاذبه ها
3-1-3) معیار شیب زمین: در واقع محدوده های با شیب زیاد برای استراحت و ایجاد خدماتی مانند آلونک و سرویس بهداشتی که برای استراحت موقت گردشگران هستند چندان رضایت بخش نیستند. هر چه شیب زمین کمتر باشد و مناطق هموار تر باشد برای احداث خدمات گردشگری مناسب تر است. این معیار از نقشه رقومی ارتفاعی از طریق ابزار تحلیل سطحی در ArcGIS ایجاد شد. شکل 3
شکل 3: معیار شیب زمین
3-1-4) معیار دید به ساحل: درصورتی که مراکز استراحتی و محل خدمات توریستی در محدوده هایی باشد که گردشگران بتوانند به ساحل و در واقع به مناطق جلگه ای هموار پایین دست که بعضا مناطق شهری هستند دید داشته باشند، مطلوبتر خواهد بود. این معیار از ابزار Viewshed از ابزار های تحلیل سطحی در تحلیل فضایی ArcGIS ایجاد شد. شکل 4
شکل4: معیار دید به ساحل
3-1-5) معیار فاصله تا صنایع: هرچه فاصله محل خدمات تا صنایع بیشتر باشد، بهتر است. درواقع مطلوب است که محل خدمات در فاصله بیشتری تا صنایع ایجاد شوند تا از آلودگی های صوتی، آلودگی هوا و یا رفت آمد های وسایل دور باشند. این معیار با دستور distance to از ابزار های تحلیل گر فضایی در ArcGIS ایجاد شد. شکل 5
شکل 5: معیار فاصله تا صنایع
3-1-6) معیار نزدیکی به رودخانه: گردشگران تمایل دارند که در کنار رودخانه توقف داشته باشند و یا استراحت نمایند. بنابراین هر چه محل خدمات به رودخانه نزدیک تر باشد مطلوب تر خواهد بود. این معیار با دستور distance to از ابزار های تحلیل گر فضایی در ArcGIS ایجاد شد.
برای تهیه دوره کامل آموزش GIS به بخش آموزش های سیستم اطلاعات جغرافیایی مراجعه کنید.
انواع مخاطرات محیطی
پهنه بندی مخاطرات محیطی جهت اقدامات مدیریت بحران در سیستم اطلاعات جغرافیایی
2- 2-3-1: مخاطرات اقلیمی (اتمسفریک)
مخاطرات اقلیمی ناشی از علل مختلفی هستند و در مقیاسهای خیلی متنوع رخ می دهند(محمدی، 1387، 33). از جمله مهم ترین مخاطرات اقلیمی می توان به شاخصهای دمایی و بارشی مانند یخبندان و رگبارهای شدید کولاکهای برف و موج های گرما و خشکسالی و همچنین گرمایش جهانی که در فاصلهی سال های 1906- 2005 حدود 74/0 افزایش داشته است، اشاره نمود (علیجانی ،1390، 8).
2- 2-3-1-1: مخاطرات ناشی از توفان
توفان عبارتست از آشفتگی جوی یا اختلال در فشار موجود مانند تندرها، طوفان های حاره ای، انواع سیکلون ها، طوفان های ماسه یا باد است(محمدی، 1384، 219) توفان ها اغلب با جبهه های نزدیک زمین یا با روانه های سرد ارتفاعات متناسب هستند(اسکورو، 1380، 19). مخاطرات توفان از اشکال مختلفی برخوردار است از جمله (1) تندرها(حاصل اغتشاش های کوچک مقیاس منطقهی برون حاره)، (2) توفند یا هاریکن (توفان کوچک قیفی شکل یا بادشدید در سطح زمین و ابرکومولونیمبوس در بالا)، (3) توفان های تندری(توفانی از تگرگ یا باران همراه با رعد و برق در نواحی حارهای) (4) توفان های تگرگ یا آذرخش، (5) دیوبادها، و (6) توفان ها و سیکلون های حاره ای(امیدوار، 1390، 115-140). بنابراین طبقه بندی مفهومی این نوع مخاطرات دارای شرایط یا پراکندگی جغرافیایی ویژه ای است که بسته به الگوهای کنترل کنندهی منطقه ای به وقوع می پیوندد.
2- 2-3-1-2: مخاطرات ناشی از یخبندان و سرمازدگی
دما به عنوان شاخصی از شدت گرما، یکی از عناصر اصلی آب وهوایی است که با توجه به دریافت نامنظم انرژی تابشی توسط سطح زمین، دستخوش تغییرات زیادی می شود. چرا که اصلی ترین عامل ایجاد دما، انرژی حاصل از جذب تابش کوتاه خورشیدی در سطح زمین است(کاویانی و علیجانی، 1382، 112). یکی از اشکال ناشی از تغییرات دما، نوسان های نابهنگام آن به ویژه افت دما تا دمای نقطهی انجماد و یا کمتر از آن است که به آن پدیدهی یخبندان گفته میشود. از نظر علمی، یخبندان به تشکیل کریستال های نازک یخ بر روی سطوحی است که دمای آنها زیر صفر درجه بوده است و دمای لایه هوای بالای سطوح به نقطه شبنم رسیده باشد (حجازی زاده و ناصرزاده، 1383، 140). یخبندان یکی از پدیدههای مخرب اقلیمی است که هرساله به طور مستقیم و غیر مستقیم خسارتهای زیادی به بخشهای اقتصادی به ویژه کشاورزی وارد میسازد. با وقوع این پدیده محصولات حساس به سرما آسیب دیده و تولیدات کشاورزی با محدودیت و خسارت همراه میشوند (امیدوار، 1390، 205). به طور کلی مخاطرات ناشی از یخبندان بر اساس منشا به سه نوع شامل یخبندان تابشی، یخبندان فرارفتی و یخبندان تبخیری تقسیم می شوند (همان،207-208). در پهنه بندی مخاطرات می توانید از اطلاعات لایه شیپ فایل ایستگاه های آب و هوایی استفاده کنید. اطلاعات ایستگاه های آب و هوایی کشور با پوشش حدود 2300 ایستگاه در کل کشور را می توانید از این لینک دانلود کنید.
2- 2-3-2: مخاطرات هیدرولوژیک
2- 2-3-2-1: مخاطرات ناشی از سیلاب
سیلابها یک جریان یا واکنش های محیطی سیستم رودخانهای است، که بالاتر از میزان عادی بارندگی یا ذوب برف در یک مکان به وجود می آید (kusky,2008, 122). این نوع مخاطره، جریانی استثنایی و شدید است که ممکن است از بستر طبیعی رودخانه لبریز شده و خارج شود(زاهدی و بیاتی خطیبی،1387،138). در اثر مخاطرات سیلاب، هزاران مترمکعب آب شیرین علی رغم اهمیت حیاتی آن، وارد آبهای شور می شود و از دسترس خارج می شود (امیدوار، 1390، 182). سیلاب ها ممکن است در بیشتر محیط های طبیعی روی دهد. از دشت های ساحلی تا مناطق حاره ای، شمالگان، بیابان و حتی در محیط های کوهستانی، مخاطرات سیلاب وجود دارد(kusky,2008, 122). از جمله در محیط های نیمه خشک، این پدیده در ارتباط مستقیم با افزایش جمعیت قرار دارد(Kenny, 1990, 333). همچنین وقوع این نوع مخاطرات تابع دورهی خاصی نیست (زاهدی و بیاتی خطیبی ،1387، 138). مهم ترین علت وقوع سیلاب، پراکنش جغرافیایی دشت های سیلابی و خطوط پست ساحلی است که در آنها و شرایط مساعدی را برای اسکان بشر به وجود میآورد (محمدی، 1387، 73). در بسیاری از مطالعات پهنه بندی نیاز به تحلیل های مورفومتری با استفاده از فرمول های آماده وجود دارد. در لینک زیر میتوانید اکسل آماده محاسبه شاخص های مورفومتری را دانلود کنید.
برای دانلود ابزار اکسل آماده محاسبه شاخص های هیدرومتری و مورفومتری حوضه های آبخیز اینجا کلیک کنید.
2- 2-3-2-2: مخاطرات ناشی از خشکسالی
بحرانهای محیطی حاصل از خشکسالی پدیدهای تدریجی و دورهای است. خشکسالی پدیدهای اقلیمی است که خصوصیات آن بستگی به مدت، استمرار، شدت و وسعت منطقهی تحت تاثیر دارد(کردوانی،1380،23) نکتهی مشترک تعریف خشکسالی عامل بارش است، و لذا انواع مختلف خشکسالی در ارتباط با یکدیگر به وقوع می پیوندد(عزیزی و روشنی، 1380، 49)-( شکل2-7). این مخاطره به صورت خزنده بوده و به آرامی و تدریجی گسترش مییابد و به توپوگرافی و اقلیم خاصی محدود نمیشود (محمدی،1387، 112). بنابراین میتوان گفت که خشکسالی از اضطرابترین بلایای اقلیمی محسوب میشود. زیرا اغلب در مدت چندماه با روندی تدریجی و آرام در یک دورهی چندساله گسترش مییابد و این پدیده میتواند در مقیاسی برابر چند هزار کیلومتر و تخریب زیست محیطی طولانی مدت همراه باشد (خالدی،1380، 87).
2- 2-3-2-3: بالا آمدن سطح آب دریا
بالاآمدن سطح آب دریاها غالبا مسائل مهمی را دربارهی آینده به ویژه موضوع گرمایش جهانی، ذوب شدن یخچالها و صفحات یخی، ایجاد سیلابهای استثنایی و …. مطرح می کند(Douglas et al,2001,37). این پدیده در ارتباط با فرایندهای تکتونیکی، ایزوستاتیک و ائوستاتیک به وجود میآید. از جمله مهم ترین مخاطرات ناشی از بالاآمدن سطح آب دریاها می توان به مواردی از قبیل مغروق شدن سواحل در زیر آب، تاثیر بر تسونامی، وقوع لغزشهای زمین در خطوط ساحلی، تغییرات در ایزوستازیک پوستهی زمین و تغییرات ایجاد شده در شرایط اقلیمی و ولکانیکی زمین(قنبرزاده و بهنیافر، 1386، 47).
2- 2-3-3: مخاطرات ژئومورفولوژیک
امروزه به دلیل اینکه برترین دیدگاه در جهان دیدگاه چندرشته ای است می توان ژئومورفولوژی را مهمترین شاخه علمی در برنامه ریزی های مکانی دانست چرا که تمامی ابعاد را در یک قالب ترکیبی و همه جانبه مورد بررسی قرار می دهد. یكي از وظايف عمدهي دانش ژئومورفولوژي كاربردي، بررسي موقعيت و ارزش محيط هاي انساني آسيب پذير در برابر انواع مخاطرات ژئومورفولوژيك است. در ميان متخصصين علوم زمين، ژئومورفولوژيست هايى كه زمينه جغرافيايى و جنبه های کاربردی آنها را داشته باشند، نه فقط به خاطر درك فرايندهاى طبيعى، بلكه به خاطر ارتباط متقابل اين بلايا با سيستم هاى انسانى، كارايی بهترى خواهند داشت. زیرا ژئومورفولوژى تأثير فوق العاده اى در شناخت و ارزيابى مخاطرات طبيعى (از قبيل سيل، زمین لغزش، فعاليت هاى آتشفشانى و زلزله) دارد (آیالا، 1389، 14). اگرچه امكان رويداد تأثيرات منفي خطر قابل درك است، ولي تعيين زمان دقيق رويداد برخي مخاطرات به ويژه مخاطرات ژئومورفولوژيك در حال حاضر عملاً مقدور نمي باشد. بنابراين احتمال يا امكان رويداد حادثهاي با بزرگي مشخص و در دورهي زماني خاص عموماً به عنوان يك تهديد در نظر گرفته شده و از لحاظ فني نيز اين شرايط ناگوار به عنوان يك خطر قلمداد مي گردد (صمدزاده، 1389، 160). مطابق نظر گارز و دیگران(1994) پدیده مخاطرات در ژئومورفولوژی می تواند به عنوان عواملی در نظر گرفته شود که به زیر ساختهای انسانی زیان وارد می کند، در نتیجه این پدیده ناشی از ناپایداری ویژگی های سطح زمین به وجود می آید. همچنین اثرات تغییرات فرم ها و فرایندهای غالب سطح زمین نسبت به شرایط طبیعی را سریع تر فراهم می کند (ayala,2002,108). به لحاظ مفهومی مخاطرات ژئومورفولوژيك به حوادث و خطرات طبيعي گفته مي شود كه در اثر ناپايداري اشكال سطح زمين، منابع انساني را تهديد مي كنند. در واقع مخاطرات ژئومورفولوژيك، پديده هایي طبيعي هستند و فقط به دليل حضور انسان و زير ساختهاي بشري است كه به حوادث مخاطره آميز تبديل می شوند(کرمی،1386، 87).
پهنه بندی بسیاری از این مخاطرات از طریق لایه های مکانی که در ادامه آمده است و در نرم افزار های GIS انجام می شود.
2-3: طبقه بندی مخاطرات ژئومورفولوژیک
در وقوع این نوع مخاطرات، احتمال ناپايداری پديدهي خاص ژئومورفولوژيكي كه ممكن است در قلمرو معيني با بزرگي و دورهی زماني مشخصاتفاق بيفتد، وجود دارد(صمدزاده، 1389، 160). بر اين اساس، اسلاي ماركر، مخاطرات ژئومورفولوژ یک را در سه دستهی اصلی طبقه بندی کرده است (کرمی،1386، 87):
مخاطرات ناشی از دینامیک درونی(زمین لرزه، ولکانیسم، نئوتکتونیک و… )؛
مخاطرات ناشی از دینامیک بیرونی (ناپایداری های دامنه ای، فرسایش کناری رودخانه، فرسایش ساحلی و… )؛
مخاطرات ناشی از تغییرات کاربری اراضی و تغییرات اقلیمی (بیابان زایی،جریان های یخچالی و…)؛
برنامه ریزی برای مخاطرات به ویژه مخاطرات ژئومورفولوژیک نیازمند رویکردی سیستمی است زیرا نوع جریان مخاطره، مخاطرات ثانوی، و محیط جغرافیایی روی داده، می بایست مورد بررسی قرار دارد. از این رو مفهوم ژئومورفولوژی در برنامه ریزی را سیستمی باید شناخت که به تاثیر متقابل اشکال توجه ویژه دارد (معتمد و مقیمی، 1378، 94). در این قسمت، به اجمال انواع مخاطرات ژئومورفولوژیک مورد بررسی قرار گرفته است:
2-3-1: مخاطرات ژئومورفولوژیک با منشاء دینامیک درونی
2-3-1-1: مخاطرات تکتونیکی زمین لرزه
زمین لرزه ها نشان دهندهی رهاشدن تنشهای انباشته شده در لیتوسفر زمین هستند که در طول گسلها و شکستگیهای صفحه ای در سنگها، در محلی که یک سمت نسبت به سمت دیگر تغییر مکان حاصل می کند، رخ می دهد(نظام محله و همکاران، 2012). مهم ترین علت زلزله را نیروهایی می دانند که از درون زمین منشا گرفته و پس از تجمع، باعث شکسته شدن ناگهانی لایه های سنگی می شوند و در نتیجه حرکت لایهها در محل گسل باعث زمین لرزه میشود(تقی زاده، 1387، 19). اصولا زمین لرزههایی که خطرسازند در اثر حرکات ناگهانی و در امتداد گسلهایی که در نزدیکی سطح زمین قرار دارند روی میدهند(اسمیت،1382، 207). میزان خساراتی که در نتیجهی ارتعاشات زمین لرزه به ساختمان ها وارد می شود به شدت و مدت ارتعاشات، نوع ساختمان، نوع موادی که ساختمان ها بر روی آن قرار می گیرند و نیز به وضعیت توپوگرافی محل بستگی دارد. خطر اصلی محیطی با تکان های حاصل از لرزش های زمین تولید می شود. این لرزش ها به ترکیب پیچیده ای از بزرگی زلزله، فاصله از گسل و وضعیت زمین شناسی محیطی- که تقویت یا تضعیف کننده امواج محسوب می شود- بستگی دارد(روستایی و جباری،1386، 106).
به طور کلی مخاطرات تکتونیکی ناشی از زمین لرزه را می توان در دو دستهی اصلی از قبیل مخاطرات اولیه و مخاطرات ثانویه طبقه بندی نمود (smith and petley, 2009, 111). در جدول 2-9 خصوصیات و پیامدهای انواع مخاطرات زمین لرزه درج شده است. در بسیاری از مطالعات پهنه بندی مخاطرات لازم است از لایه GIS نقطه ای زمینلرزه ها استفاده شود. این لایه ها را برای تمام استان های ایران می توانید با دقت بسیار بالا از لینک زیر دانلود کنید.
برای دانلود نقاط زمین لرزه های کل استان های کشور به لینک لایه های GIS زمین لرزه های کشور مراجعه کنید.
2-3-1-2: آتشفشان
آتشفشانها دستگاههای طبیعی خروج مواد مذاب یا گاز یا جامدی هستند که از درون زمین به خارج رانده میشوند (معتمد، 1382، 316). این پدیدهی مورفوتکتونیک در صورتی مخاطره زا محسوب میشوند كه فعاليت انفجارى داشته و فوران آن در مجاورت مناطق مسكونى باشد(درویش زاده، 1379، 126). قدرت انفجاری آتشفشانها بستگی به گرانروی ماگما و تاریخچهی آتشفشان دارد. به طوری که با افزایش گرانروی میتوان طیف وسیعی از فورانهای انفجاری فزاینده را نظیر تشخیص داد(بنت و دویل، 1380،493). به طور کلی مخاطرات ناشی از آتشفشانها بستگی به نوع عملکرد، نوع ماگما و جایگاه زمین شناسی وجغرافیایی آن دارد (امیدوار، 1390، 47). اساسا پنج نوع مخاطرهی آتشفشانی وجود دارد که ممکن است به تنهایی یا بسته به قدرت انفجار یک فوران به صورت ترکیبی و در طی فوران رخ دهد، این نوع مخاطرات عبارتند از:
1- ریزش های آذرآواری؛2- جریان های آذرآواری؛ 3- جریان های گدازه ای؛ 4- لاهار(خاکسترهای نرم و ریز آتشفشانی)؛ و 5- گازها و باران اسیدی؛ (Bryant,2005,230).
2-3-1-3: نشست زمین
نشست زمین هنگامی اتفاق می افتد که تعادل بین فشارهای وارد بر مواد پوسته زمین و نیز مقاومت آن مواد بر هم بخورد (روستایی و جباری،1386، 92). در اینحالت حرکت مواد اغلب به صورت عمودی صورت میگیرد و حرکت افقی در رخداد این پدیده ناچیز است(امیدوار، 1390، 65). اساسا ماهیت فرونشینی زمین، ماهیت تغییرات دخیل در به هم ریختگی و نحوهی واکنش مواد را منعکس می کند (کوک و دورکمپ، 1377، 244). نشست ها ممکن است به دلیل فشار مواد از جمله رس های اشباع از آب، خشک شدن رس های متورم و منبسط، اکسیداسیون و فشردگی مواد آلی از جمله تورب یا زغال سنگ به وجود آید(خالدی،1380، 228). این نوع مخاطره به ویژه در شهرها و تهدید سازه های انسانی نقش چشمگیری دارد. از جمله مهم ترین مخاطرات ناشی از این پدیده می توان به شکافتن جاده، قطع خطوط نیرو، غیرمسکونی شدن ساختمان ها، خرد شدگی پوشش بدنهی چاه ها، برهم ریختن نهرهای آبیاری و ایجاد سیل اشاره نمود(روستایی و جباری،1386، 92). در جدول زیر می توان مهم ترین علل طبیعی و انسانی مخاطرات ناشی از نشست زمین را شناسایی نمود(جدول-2-10). برای بررسی پهنه های فرونشست زمین می توانید لایه GIS خطی قنات ها را از قسمت قنات های فوری آموز که در ادامه همین مقاله آمده است، دانلود کنید.
2-3-2: مخاطرات ژئومورفولوژیک ناشی از دینامیک بیرونی
2-3-2-1: حرکات تودهای (ناپایداریهای دامنهای)
دامنهی شکل گیری ناپایداری های دامنه ای، پهنهی بسیار بزرگی در سطح جهان را در بر می گیرد به طوری که از نواحی مرتفع کوهستانی تا نواحی ساحلی و حتی واحدهای زمین شناسی دریایی، از آب و هوای خیلی مرطوب تا خشک و نواحی تکتونیکی فعال از نظر زمین لرزه یا آتشفشان تا نواحی با تکتونیک کم را شامل می شود و همچنین تعدادی از ناپایداری ها ناشی از فعالیت های انسانی است(Sassa and et al, 2007, 3) . اساسا محيط ناپايدار به محيطي گفته مي شود كه در آن فرآيند مورفوژنز بر پدوژنز برتري دارد و داراي شرایط ويژه اي است، به عنوان مثال رودخانه ها در محيطهاي ناپايدار معمولاً حالت طغياني دارند و جابه جايي مواد توسط رودخانه زياد است و یا این که حركات دامنه اي و جابه جايي مواد در سطح دامنه مانند ريزش و لغزش بسيار محسوس است(خورشیددوست و دیگران، 1389، 46). مخاطرات ژئومورفولوژیک ناشی از ناپایداری های دامنهای، از جمله مهمترین پدیده های طبیعی تغییر شکل دهندهی سطح زمین است که به اشکال مختلفی مشاهده می شود(حافظی مقدس،1388، 133). در یک طبقه بندی کلی، این فرایند به دو گروه سنگی و خاکی طبقه بندی میشوند (Huggett,2007,63). و اشکال مختلف آنها شامل لغزشها، ریزشها، جریانها، واژگون ها و… می شود(کرمی و دیگران، 1385، 126) که وقوع هرکدام از آنها حاصل متغیرهای ویژهی خود می باشد. بزرگی حرکات توده ای از حرکت های کوچک پیوسته همراه با خزش خاک تا لغزش های سریع و فاجعه باز زمین و سقوط بهمن تغییر می کند. این حرکات موجب تخریب گسترده و فراوان، قطع راه های ارتباطی و زیرساخت های بشر می شود و هزینه های اقتصادی قابل توجهی را به بار می آورد(بنت و دویل،1380، 437). قابل ذکر است که حرکات توده ای زمانی تبدیل به نوعی مخاطره می شود که بر انسان و داراییهای او اثر بگذارد(دورکمپ و کوک،1377، 200). این پدیده به ویژه در محیطهای کوهستانی نظیر ایران، هرساله خسارات زیادی وارد میکند. در این راستا برای کنترل نمودن این پدیده، شناخت عوامل و فرایندهایی که موجب برهم خوردن پایداری دامنه ها می شوند الویت دارند(یمانی و جباری، 1390، 6).
یکی از مهمترین عوامل حرکات توده ای که در بسیاری از مطالعات توجهی به آن نشده است، لایه موقعیت مکانی قنات های زیر زمینی است. مکان قنات ها که از زیر دامنه کوه ها و شهرها عبور می کند مستعد خالی شدن ناگهانی و ریزش های احتمالی است. لایه قنات ها نقش مهمی در برخی از انواع حرکات دامنه ای ایفا می کند. برای دانلود شیپ فایل های خطی قنات های استان های مختلف ایران می توانید به بخش قنات سایت فوری آموز در دو بخش قنات های استان های ایران برای مطالعات برنامه ریزی منطقه ای و قنات های شهرهای ایران برای مطالعات شهری در مقیاس های استانی و شهری مراجعه کنید. این قنات ها در دو بخش قنات های شهری و قنات های استانی برای انواع مطالعات توسط فوری آموزان تهیه و عرضه شده است. این لایه ها می توانند بعنوان یک معیار مکانیابی مورد استفاده قرار گیرند.
از حرکات دامنهای طبقه بندیهای گستردهای در متون ژئومورفولوژی مشاهده میشود. در حالت کلی، حرکات دامنهای شامل افتانها (ریزش) (سنگریزهها ، سقوط قطعات سنگی ) لغزشها ( لغزشهای چرخشی ، لغزش انتقالی سنگ لغزشها و بهمنهای سنگی ) جریانها (خاک روانه ، جریانهای گلی ، جریان های واریزه ای ، بهمن های واریزه ای و سولی فلوکسیون ها ) هستند(کرمی، 1378 ،28).
عوامل موثر در ناپایداری دامنهای دردو دستهی اصلی بیرونی و درونی جای میگیرد. عوامل بیرونی مانند درجه هوازدگی, میزان پوشش گیاهی و میزان و نوع بارش و یا فعالیت ها و کاربری انسانی, باعث افزایش تنش برشی در طول سطح گسیختگی یا سطوح ضعف موجود در سنگ و خاک می شود و عوامل درونی مانند، میزان و جهت شیب, ارتفاع و شکل دامنه، وضعیت امواج لرزه ای، لیتولوژی و درصد مقاومت سنگ باعث کاهش مقاومت برشی در دامنه می شود (حافظی مقدس، 1388، 137).
با این ویژگی میتوان گفت در بررسی بحرانهای ناشی از ناپایداری دامنهای نیازمند تجزیه و تحلیل این عوامل درارتباط با یکدیگر میباشیم. در این بخش به بررسی اقسام فرایندهای دامنهای از منظر مخاطرات ژئومورفیک پرداخته شده است. مطابق نظراسمیت، ناپایداریهای دامنهای بر اساس نوع مواد مورد بحث و ساختار چگونگی جابهجایی آنها که سیستمهای انسانی را تحت تاثیر قرار میدهد، درسه دستهی اصلی(ریزش ها، لغزشها و جریان مواد) قابل طبقه بندی است.
2-3-2-1-1: ریزش ها
از منظر مخاطرات ژئومورفولوژیک یکی از مهم ترین نوع ریزشها، سنگ ریزهها هستند که حاصل جداشدن قطعات بزرگ و کوچک از جدار پرتگاههای سنگی است (محمودی، 1386 ،36). این فرایند یکی از سریع ترین حرکات تودهای در نواحی مرتفع کوهستانی و پهنه جهانی محسوب میشود(Kats et al ,2010, 2 (. این پدیده در ابعاد متفاوتی روی می دهد. مقیاس مکانی آن از جابه جایی سنگ فرش های کوچک تا جابه جایی هزاران تخته سنگ دردهها کیلومتر را در برمیگیرد (Guzzettia et al, 2002, 1079). سنگریزهها غالبا درجایی که رخنمون سنگی دارای شیب زیادی باشد و توده های سنگی به صورت حالت درزدار و تحت تاثیر فرایند تناوبی انجماد و ذوب یا هوازدگی فیزیکی قرار گیرد، رخ می دهد (Ritter et al, 2002, 105). این فرایند اساسا در سه مرحله انجام می گیرد: ابتدا شکاف هایی در سطح دامنه ایجاد می شود و در نهایت آن قطعه سنگ می شکند. در ادامه این شکاف ها وسیع تر می شود و ریزش انجام می گیرد زیرا قدرت نگه دارندهی قاعدهی آن از بین می رود (کوک و دورکمپ، 1377، 207). به این ترتیب در فعل و انفعال این پدیده نیروی گرانشی بیش از مقاومت داخلی شده و به تدریج مواد جابهجا میشوند (Ritter et al, 2002,105) به طور کلی سنگ ریزهها یک نوع مخاطرهی طبیعی متداول در نواحی کوهستانی به ویژه با آب و هوای نیمه خشک هستند که به دلیل اکوسیستم حساس خود، باعث خسارات قابل توجهی به زیر ساخت های انسانی میشوند (Giacomini et al,2009,708). برای بررسی ریزش ها می تواند لایه خاک های ایران را دانلود کنید.
2-3-2-1-2: لغزشها
می توان زمین لغزش را شامل پایین افتادن و یا حرکت یکپارچه و نسبتا سریع رسوبات در امتداد دامنه ها یا سطوح لغزنده دانست (کک، 1383، 135)، (شکل2-14). وقوع پديدهی زمين لغزش مي تواند ناشي از عوامل متعدد زمين شناسي، ژئومورفولوژيكي، هيدرولوژيكي، بيولوژيكي و انساني باشد، ولي معمولاً در شروع زمين لغزش تنها يك محرك خارجي يا عامل ماشه اي نقش محوري دارد. بارندگي شديد، ذوب سريع برف، تغييرات ناگهاني در سطح آب زيرزميني، زلزله و فرسايش با سرعت زياد از مهمترين عوامل ماشه اي زمين لغزش ها برشمرده مي شوند(طالبی و دیگران، 1388، 46). در مجموع می توان گفت زمین لغزش ها تحت تاثیر شیب، زمین شناسی، بارندگی، پوشش گیاهی، زلزله و … کنترل می شود (شریفی و دریاباری،1384، 79). نوع حركات این پدیده ممكن است به صورت آرام و كند صورت گرفته، چند ميليمتر در سال جابه جا شود و يا ناگهاني و سريع به وقوع بپيوندد (یمانی و دیگران، 1389، 84). همچنین وقوع لغزش در سطوح شيب دار حوضه هاي آبخیز كوهستاني، نتيجهی عملكرد فرايند هاي مختلف و تأثير چندين عامل ويژه است. نوع واحد هاي سنگي، شيب، نوع كاربري، ميزان بارندگي، حضور گسل ها، عبور جاده ها از كمركش كوهستانها و جريان آبها در دره ها، از جمله عواملي هستند كه در وقوع لغزش ها در نواحي كوهستاني، نقش تعيين كننده دارند(بیاتی خطیبی،1386 ،29).
لغزشها بر اساس شکل سطح گسیختگی، به دو دستهی اصلی تقسیم می شوند(Ritter et al, 2002,107):
1. لغزش چرخشی: حرکت نسبتاً آرام مواد چسبنده خاکی، سنگی یا ترکیبی از مواد خاکی ـ سنگی در طول یک سطح گسیختگی مشخصاً قوسی شکل را لغزش چرخشی می گویند .لغزشهاي چرخشی بر حسب مواد جابجا شده به اسلامپ هاي خاکی، سنگی و واریزه اي تقسیم می شوند(صفاری، 1387) .
2. لغزش انتقالی: حرکت آهسته تا نسبتا سریع بلوک هاي سنگی یا خاکی در طول سطوح گسیختگی مشخصاً صفحه اي شکل را لغزش انتقالی گویند. وجود ناپیوستگی هاي ساختاري مانند سطوح لایه بندي، گسل، درزه و غیره از جمله عوامل اصلی بروز این نوع لغزش می باشد. این نوع لغزش انواع مختلفی دارد که از جمله آنها لغزش یک یا چند واحد سنگی در امتداد یک یا چند سطح مسطوي، سرخوردن یک قطعه کوچک یا ورقه اي از سنگ به روي دامنه است(حافظی مقدس، 1384).
2-3-2-1-3:جریان مواد
جریان مواد شامل نوعی از حرکات دامنه ای می شود که مواد رفتاری خمیر مانند یا نیمه مایع دارند. (صداقت و معماریان ،1367، 256). جریان ها شامل حرکت سیال قطعات سنگ و خاک که به صورت توده های چسبناک و سست هستند و عمدتا در زمان بارش های سنگین و حالت اشباع اتفاق می افتد(smith and petley, 2009, 162). در میان انواع حرکات دامنه ای، جریان ها خصوصیات بسیار گوناگونی هستند که شامل کندترین تا سریع ترین و خشک ترین تا مرطوب ترین حرکات می شوند(صداقت و معماریان،1367، 256).
خزش ها شامل جابه جایی دانه به دانهی اجزای تشکیل دهنده ی رسوب های سطحی در داخل سازندهای سست هستند(محمودی، 1386، 39). این پدیده بسته به نوع خصوصیات اقلیمی و دینامیک بیرونی، از اشکال متعددی برخوردارند. به عنوان مثال در مناطق معتدل مرطوب و همراه با پوشش گیاهی پدیدهی خزش خاک بر اثر نیروی ثقل بر روی شیب های تند جریان دارد، در مناطق نیمه خشک یا ساوان فرسایش ورقه ای و ریزش خاک ها و در نواحی حاشیه ی یخچالی به صورت ژلی فلوکسیون همراه با خزش خاک ناشی از عملکرد خزش یخ ها از فعال ترین جریان مواد محسوب می شود(چورلی و دیگران، 1379، 120).
2-3-2-2: هوازدگی نمک
هوازدگي به دلیل این که به طور مداوم بر توده سنگ اثر می گذارد و باعث افزايش سطوح ضعف و تخريب در آن ميگردد. در بحث مخاطرات، هوازدگي مسئله ميزان نفوذ هوا در سنگ از اهميت ويژهاي برخوردار است. اين فاكتور كه وابستگي شديدي با بافت، تخلخلو كانيشناسي سنگ دارد، ميتواند زمينه را براي افزايش هوازدگي فراهم نمايد(علیجانی و دیگران، 1388، 1152). هوازدگی نمکی فعالترین نوع هوازدگی در محیطهای مورفوکلیماتیک خشک-محیطهایی که میزان تبخیر بر میزان بارش غلبه دارد- محسوب میشود (Summerfield, 2001, 147). شواهد عادی این نوع مخاطرات شامل شکاف یافتگی، خردشدگی و تجزیه دانه ای است که به دلیل وجود محلولهای نمکی و نمک های سیال در مناطق خشک و نیز تعییرات در ترکیب شیمیایی و تغییرات حجمی اغلب باعث می شود به ساختمان ها، جادهها و سازههای مهندسی خسارت هایی را وارد کند (روستایی و جباری،1386، 65). این نوع مخاطرات غالبا در مناطقی مانند سواحل بیابانی و چاله های بسته که تمرکز نمک با تبخیر سطحی و آبهای شور زیرزمینی همراه باشند، مشاهده میشود (Parsons and Abrahams ,2009 ,81).
2-3-2-3: مخاطرات جریان های یخچالی
خطرهای بالقوه یخچال ها برای فعالیت انسان ها متنوع است. در حال حاضر به دلیل این که حدود 1/0 درصد از یخچال های دنیا با مناطق مسکونی و شهری در ارتباط مستقیم قرار دارد، اثرات توسعهی یخچال ها و یخ زدگی بر فعالیت انسان در مقابل دیگر مخاطرات محیطی چندان شدید نیست. البته یخ زدگی جزئی و کوتاه مدت تاکنون دامنهی وسیعی از فعالیت های انسانی را تحت تاثیر قرار داده است (مقیمی،1387، 255).
2-3-2-4: مخاطرات ماسه های روان و بیابان زایی
حرکت ماسه و گرد و خاک توسط باد در اراضی خشک، مشکلاتی جدی ایجاد می کند و مشکلات آن، علاوه بر کاربری های زراعی و مرتع، بر ساختمان ها، نواحی زیرکشت، خطوط لوله و شبکه های حمل و نقل به ویژه در مدفون شدن آنها در زیر ماسه های روان آسیب می رساند(کوک و درکمپ، 1378، 111). وقوع این پدیده در اثر تخریب پوشش گیاهی و استفاده از منبع آب و خاک است به نحوی که به اکوسیستم های بیابانی مجاور خود آسیب می رساند. بدین ترتیب علل مشکل ساز بودن ماسه و گرد و غبار اغلب با مشکلات بیابان زایی در ارتباط مستقیم قرار دارد. به طور کلی مخاطرات و محدودیت های حاصل از حرکت ماسه های روان حاصل از رفت و روب بادی، حمل و به جاگذاری نهشته ها است(روستایی و جباری، 1387، 78).
2-3-3: تغییرات محیطی و کاربری اراضی
تغییرات محیطی ناشی از تغییر کاربری یقینا مهم ترین عاملی است که حفاظت از اکوسیستم های طبیعی را تحت تاثیر قرار می دهد. الگوی کلی مخاطرات ناشی از تغییرات کاربری اراضی در دو گروه اصلی می تواند جای گیرد: گروه اول شامل افزایش اراضی در پی تخریب اکوسیستمهای طبیعی به دلیل رشد جمعیت و افزایش نیاز جهانی به غذا و… و گروه دوم بازیافتن اکوسیستمهایی که تحت تاثیر اراضی کشاورزی خطرناک قرار دارند (سلیمانی و آزموده، 1389، 111- 112).
2-3-3-1: فرسایش خاک
این نوع مخاطرات بلایایی اقتصادی است و هدر رفت و کاهش بازدهی خاک را به دنبال دارد. مخاطرات ناشی از فرسايش خاك يكي ازمهم ترین عواملي است كه زندگي اقتصادی بشر را تهديد مي كند(شعبانی و دیگران، 1390، 59). چرا که این نوع مخاطره سبب می شود حاصلدهی کشاورزی کاهش یابد و اراضی چراگاهی نابود شود(cooke and dornkamp,1977,21). به طور کلی عوامل فرسایش خاک یک سرزمین عبارتست از بارندگی، رستنی ها، شیب، باد و نحوه ی استفاده و به کاربردن منابع. لازم به ذکر است که این عوامل به طور مستقل عمل نمی کنند؛ بلکه کنش آنها به صورت ترکیبی است (خالدی،1380، 169-170). برای بررسی شرایط فرسایش خاک و کلاس های آن می توانید لایه آن را در فوری آموز دانلود کنید.
2-3-3-2: مخاطرات ناشی از تغییرات مجرای رودخانه ها
مطالعه مخاطرات ناشی از تغییرات مجرای رودخانهها در دو قسمت مخاطرات ناشی از اعمال فرسایشی رودخانه و آبراههها شامل تخریب، حمل و رسوبگذاری و مخاطرات ناشی از طغیان آب و سیلاب از یک طرف و تحلیل و بررسی نقش عوامل انسانی تشدید کننده مخاطرات رودخانهای از طرف دیگر صورت گرفته است(خورشیددوست و دیگران، 1390، 210). تغییر مجرای رودخانهها دو خطر بزرگ را به دنبال دارد: (1) فرسایش ساحل: این پدیده به طور معمول با مهاجرت جانبی کانال های طبیعی، به ویژه کانال های رود پیچی در سراسر پهنه های سیلابی همراه است و تهدیدی برای زیرساخت های واقع در ساحل رود محسوب می شود. (2) دگرگونی الگوی کانال: تغییر یافتن نوع الگوی کانالی که یک رود می پذیرد، ممکن است به طور طبیعی یا در نتیجهی دخالت انسان رخ دهد (بنت و دویل، 1380، 399-401).
2-3-3-3: مخاطرات ناشی از فرسایش ساحلی
سیستم های ساحلی یکی از حساس ترین سیستم های محیطی به شمار می روند، که تحت تاثیر فرایندهای هیدرودینامیکی حاکم، تغییر و تحول در آنها نسبتا سریع بوده )یمانی و نوحه گر، 1385، 6). و از سوی دیگر این محیط ها به دلیل پتانسیل اقتصادی و تفریحی بالا مکان مناسبی برای افزایش جمعیت واستقرار مراکز شهری می باشد لذا هر گونه تغییر در مورفولوژی سطح زمین می تواند به شدت این محیط ها را تحت تأثیر خود قرار دهد. عمده ترین مخاطرات ناشی از فرسایش ساحلی زمانی است که دریا پیشروی می کند و قسمت های زیادی از سطوح پست ساحلی به زیر آب می رود، و در نتیجه خسارات جبران ناپذیری را به اين مناطق وارد می کند( عمونیا، 1390، 46). به طور کلی مخاطرات ساحلی شامل مشکلات شناخته شدهی فرسایش و سیلاب ساحلی است. هم اکنون 95 درصد از خط ساحلی دنیا به دلیل ترکیبی از فشار فزاینده بر منطقه ساحلی، بالاآمدن سطوح دریاها و همچنین مدیریت ضعیف ساحلی در حال فرسایش است.
برای مطالعه بیشتر می توانید به مقالات زیر را مراجعه کنید.