حوضه آبخیز: تعاریف، سنجش پارامترها و تحلیل مورفومتری
در این نوشته حوضه آبخیز را تعریف کردیم و سپس درباره برخی از مهمترین عوامل مرتبط با تحلیل حوضه آبخیز و پارامترهای سنجش حوضه های آبریز بحث کردیم. حوضه های آبخیز واحدهای بررسی مدیریت جغرافیایی شهرها و روستاها هستند. خصوصیات حوضه آبخیز نقش مهمی در تشدید سیل و یا تضعیف آن ایفا می کنند. بسیاری از مخاطرات مانند رانش زمین نیز تا حدود زیادی وابسته به شرایط حوضه های آبخیز هستند.
حوضه آبخیر (Drainage Basin یا watershed) یا حوضه آبریز واحدی از سطح سیاره زمین است که تمام آب های ناشی از بارش در داخل آن به سمت یک نقطه معین از زهکشی (drainage) حوضه و یا چند چاله پراکنده داخل آن سرازیر می شوند. طبق این تعریف هر حوضه آبخیز دبی (discharge) آب مشخص دارد که با حوضه های کناری متفاوت است.
حوضه های آبخیز دارای پیوستگی هستند طوری که بین دو حوضه مجاور هیچ شکاف (Gap) یا فضای خالی وجود ندارد و همچنین هیچ رویهم افتادگی (Overlap) ندارند. این دو اصطلاح به این معنی است که در سطح سیاره زمین هیچ نقطه ای را نداریم که در داخل یک حوضه آبریز قرار نداشته باشد. هر نقطه از سطح کره زمین حتما داخل یکی از حوضه های آبخیز قرار داد. آب بارش در داخل هر حوضه یا به یک نقطه خروجی واحد و معین سرازیر می شود و یا در چند نقطه از مرکز حوضه فرو می رود.
شایان ذکر است که حوضه از واژه عربی حوض آب یا لگن آب گرفته شده است و متفاوت از کلمه حوزه است که از ریشه عربی حیز است و به معنی حیطه موضوعی یا دامنه مطالعاتی است. لذا، با توجه به ماهیت ظرفیتی حوضه آبخیز و ماهیت موضوعی حوزه این دو متفاوت از هم هستند. در مطالعات دانش جغرافیایی به هیچ عنوان از اصطلاح حوزه برای حوضه آبخیز نباید استفاده شود که غلط املایی محسوب می شود.
حوضه های آبخیز یک مفهوم ژئومورفولوژی هستند و بعنوان مهمترین واحد مطالعات ژئومورفولوژی شناخته می شوند. برای درک این که تمام سکونتگاه های شهری و روستایی در جهان در داخل یک حوضه آبریز مشخصی قرار دارند می توانید از لینک “شهر در حوضه” موقعیت شهر یا روستای خودتان را جستجو کنید که در داخل کدام حوضه قرار دارد.
برای درک بهتر حوضه های آبریز و شناخت تفاوت حوضه ها باهم می توانیم به برخی عوامل مانند فیزیوگرافی (Physiography) آن بپردازیم. این عوامل در تمیز دادن حوضه های مختلف بسیار مهم است و در تشدید یا تضعیف مخاطرات نقش اساسی دارد. آن دسته از مطالعات که به بررسی خصوصیات فیزیکی و شکلشناسی حوضه میپردازد را فیزیوگرافی گویند. آگاهی از خصوصیات فیزیوگرافی یک حوضه همراه با اطلاعاتی از شرایط آب و هوایی منطقه می تواند تصویر به نسبت دقیقی از کارکرد کمی و کیفی سیستم هیدرولوژیک (Hydrologic system) آن حوضه را در اختیار ما قرار دهد (پیتلیک[1]، 1994).
جهت بررسی هر چه بهتر و دقیقتر یک حوضه آبخیز، آن حوضه به واحدهای هیدرولوژی کوچکتری با عنوان زیر حوضه تقسیم می شود تا بتوانند هر یک را بطور مجزا مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. برخی از خصوصیات فیزیوگرافی و توپوگرافی می توانند بسیاری از عوامل آب و هوایی مانند درجه حرارت و نوسانات آن، نوع و میزان بارندگی سالانه، میزان تبخیر و تعرق (evapotranspiration) را تشدید و یا تعدیل کنند و در کل می توان گفت موجب پیدایش انواع آب و هوای موضعی یا منطقه ای شوند (کیم و همکاران[2]، 2016).
از جمله مهمترین خصوصیات فیزیکی یک حوضه می توان به مساحت، محیط، شکل، ارتفاع، شیب و تراکم زهکشی اشاره کرد.
مطالعات فیزیوگرافی در شناخت، برنامه ریزی و مدیریت حوضههای آبخیز نقش اساسی دارد. زیرا دیگر مطالعات همچون فرسایش و رسوب، هیدرولوژی، هواشناسی و … بدان وابسته است و بیشتر پارامترهایی که در شناخت فیزیوگرافیک حوضه حاصل می شود در فرمولها و روابط تجربی مورد استفاده میباشند.
در این قسمت می توانید google earth حوضه های آبخیز و زیرحوضه های آبریز ایران را دانلود کنید.
برای انجام تحلیل های مورفومتری مقالات زیادی انجام شده است که یکی از این مقالات مربوط به پژوهشی جامع براساس فناوری های پیشرفته GIS است که با دیدگاه مدیریت محیط این موضوع را بررسی کرده است. برای دانلود مقاله این پژوهش به مقاله زیر مراجعه کنید.
مساحت حوضه یکی از عوامل مهم فیزیکی است که بر روی مقدار دبی پیک سیلاب ها، حجم رواناب و فرم هیدروگراف تاثیرگذار است. حوضه آبخیز به مساحتی از زمین گفته می شود که اطراف آن را ارتفاعات فرا گرفته و در نتیجه رواناب حاصل از بارندگی روی این سطح در گودترین نقطه آن تمرکز یافته و از نقطهای که کمترین ارتفاع را دارد از حوضه خارج می گردد.
به عبارت دیگر حوضه آبریز مساحتی است که رواناب سطحی در آن بطور طبیعی به نقطه واحدی به نام نقطه تمرکز هدایت می شود (علیزاده، 1384). محدودهای از سطح زمین که بارش داخل آن به طرف نقطه تمرکز متمایل می شود سطح حوضه نامیده می شود.
حوضه ها از نظر مساحت به سه دسته کوچک با مساحت کمتر از 100 کیلومتر مربع، متوسط با مساحت بین 100 تا 1000 کیلومتر مربع و بزرگ با مساحت بالغ بر 1000 کیلومتر مربع تقسیم می شوند (علیزاده، 1384). مساحت کل حوضه و میزان نفوذپذیری بر مقدار و شدت رواناب موثر است.
محیط حوضه به طول خط تقسیم آب گفته می شود که حوضه را از حوضههای مجاور مجزا میسازد. محیط حوضه بر حسب کیلومتر یا مایل سنجیده می شود (علیزاده، 1384).
محیط حوضه از دو دیدگاه مورد بررسی قرار می گیرد: یک محیط توپوگرافیک که در طبیعت قابل رویت است و یک محدوده ژئولوژیک که بستگی به خصوصیات زمین شناسی حوضه داشته و از سطح زمین قابل مشاهده نیست بطوریکه ممکن است تغذیه حوضه از مناطقی ورای محدوده سطح حوضه نیز صورت گیرد.
برای مشخص کردن طول حوضه نمایه های زیادی به کار می رود که در تحلیل رواناب سیل از آنها استفاده می شود. در یک تعریف طول حوضه به طول مسیر آبراهه اصلی از نقطه خروج تا دورترین قله روی خط تقسیم آب گفته می شود. در بررسی نقشه های توپوگرافی، آبراههای که بزرگترین طول را داشته باشد آبراهه اصلی در نظر گرفته می شود. به عبارت دیگر لزومی ندارد که رودخانه را تا قله ارتفاعات ادامه دهیم بلکه طول حوضه فقط از نقطه خروجی تا جایی است که رودخانه بطور مشخص روی نقشه وجود دارد. (علیزاده، 1384)
انواع آبراههها از نظر شکل شامل شاخهای یا دندریتی، قائم یا آبراهه قدیمی، داربستی، شعاعی، زهکشی حلقوی، زهکشی موازی و زهکشی غیر عادی است (احمدی، 1386).
از معمولترین و فراوانترین آبراهه ها (stream) که در حوضه مورد مطالعه دیده می شود نوع شاخهای یا دندریتی است (شکل 4-4 و 4-5). تشکیل این نوع آبراهه اغلب مربوط به جنس سنگ است و عوامل دیگری از قبیل شیب و جهات ساختمانی نیز در شکل گیری آن دخالت دارند.
شرایط توپوگرافی و فیزیوگرافی حوضه معمولا با اصطلاح شیب نیز تعریف می شود که عبارتند از اختلاف ارتفاع بین دو نقطه تقسیم بر فاصله افقی همان نقاط است. شیب معمولا بصورت متر بر متر است و آرکتانژانت شیب متربرمتر شیب به درجه را بدست می دهد و همچنین از حاصلضرب شیب به درجه و عدد صد تقسیم بر عدد چهل و پنج شیب به درصد بدست می آید. برای درک بیشتر این مورد به مقاله شیب سطح سیاره زمین مراجعه کنید.
با کمک مدل رقوی ارتفاعی (DEM) حوضه می توان طبقه بندیهای شیب را بدست آورد. شیبها بر اساس اصطلاحات کلی مسطح، ملایم، متوسط و پر شیب گروه بندی می شوند (دباری[3]، 2004). زمان حمل رسوبات به مناطق پایین شیب در مناطق پرشیب سریعتر است. خصوصیاتی از شیب که در فرسایش خاک دخالت دارند شامل درجه، طول، شکل و جهت شیب است. در صورت یکسان بودن سایر شرایط، شیب های تند (تاحدی از درجه شیب) فرسایش زیادی ایجاد میکنند؛ چون در این مناطق آب با سرعت بیشتری به طرف پایین جاری شده و در نتیجه انرژی جنبشی و قدرت فرسایش آن بیشتر می شود.
نقش شیب زمین در فرسایش برحسب خصوصیات خاک متفاوت است. اثر آن در خاکهای قابل نفوذ کاهش می یابد زیرا آب پیش از سرعت گرفتن در داخل خاک نفوذ می کند. با افزایش شیب، پایداری خاک کاهش می یابد و به عبارتی انتقال ذرات به طرف پایین افزایش می یابد. بررسیها نشان داده که میزان فرسایش خاک با درجه شیب رابطه مستقیم ندارد بلکه به صورت نمایی است (رفاهی، 1385).
رواناب در زمان حرکت روی سطح زمین از مسیری بر روی خاک یا سنگ بستر حرکت میکند که کمترین مقاومت را داشته باشد. هرچه مقدار آبراهههایی که به یک رودخانه متصل میشوند بیشتر باشند زهکشی در سطح منطقه بیشتر و شدت جریان بیشتر خواهد بود.
سیستم شبکه هیدروگرافی تا حدود زیادی تابع ویژگیهای زمین شناسی است. بنابراین مشخصات آبراههها (جهت جریان، تراکم، نوع و شکل) در رابطه با وضعیت سنگ و ناهمواری منطقه است. از آنجا که برداشت، حمل و رسوبگذاری مواد بوسیله آب های جاری صورت می گیرد، مطالعه و چگونگی فعالیت آبراههها و نتیجه آن در تجزیه و تحلیل مسائل ضروری به نظر می رسد (احمدی، 1386؛ نیستورن و همکاران، 2017). نقشه رودخانه های ایران در گوگل ارث را از اینجا دانلود کنید.
شبکه رودخانه کار تخلیه یا زهکشی جریانهای سطحی را انجام می دهد. در حوضه های آبریزی که تعداد انشعابهای رودخانه زیاد باشد و این انشعابات در قسمت وسیعی از سطح حوضه گسترش داشته باشند، جریان های سطحی به سرعت متمرکز شده و سبب می شود تا تغییرات سریع دبی رودخانه سرعت و شدت بیشتری داشته باشد (ضیایی، 1380).
بطور کلی عوامل موثر در شبکه هیدروگرافی رودخانه عبارتند از:
1)عوامل زمین شناسی شامل سختی، نفوذپذیری، کیفیت و کمیت درز و شکاف ها و درجه انحلال سنگ ها.
2)عوامل ساختمانی شامل وضعیت شیب و امتداد لایهها و طبقات، نوع و جهات درز و شکافها، گسل و وضعیت زمین ساخت منطقه (احمدی، 1386).
شکلی که از تصویر یک حوضه آبریز روی یک صفحه افقی فرضی حاصل می گردد شکل حوضه[4] آبریز نامیده می شود (ضیایی، 1380). شکل حوضه آبخیز به دلیل تاثیر در خصوصیات هیدرولوژیکی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد.
به عبارت دیگر ضریب شکل عبارت است از نسبت مساحت حوضه (A) به مجذور طول حوضه (L2) و با علامت FF نشان داده می شود.ضریب شکل حداکثر یک (برای حوضه های مربع شکل) بوده و هرچه مقدار آن کمتر باشد نشان دهنده کشیدگی حوضه است.
شکل حوضه ها تعیین کننده مقدار آبی است که از سرچشمه رودخانه تا محل خروج از حوضه می گذرد. از نظر ظاهری حوضه های آبریز دارای شکلهای گوناگونی هستند ولی بطور کلی می توان آنها را در سه گروه عمده کشیده، پهن و بادبزنی تقسیم کرد. شکل حوضه تاثیر زیادی در طرز جریان رودخانه دارد.
متداولترین شاخص شکل حوضه ضریب فشردگی[5] است که به نام ضریب گراویلیوس نیز خوانده می شود و عبارت است از نسبت محیط حوضه (P) به محیط دایره فرضی (Pˊ) که مساحت آن برابر مساحت حوضه است.
این ضریب پس از ساده شدن به صورت فرمول C = 0.28P/√A نمایش داده می شود (علیزاده، 1384). اگر حوضه ای دایره ای کامل باشد ضریب C=1 است، در غیر اینصورت مقدار این ضریب از یک بزرگتر خواهد بود که نشان دهنده انحراف شکل آن از دایره است (علیزاده، 1384).