محتواهای این مقاله درباره فلات
فلات، ناحیه وسیعی از ارتفاعات مسطح که معمولاً از همه طرف توسط یک برآمدگی (یعنی شیب تند) محدود می شود اما گاهی اوقات توسط کوه ها محصور می شود. معیارهای ضروری برای فلات ها برجستگی نسبی کم و مقداری ارتفاع است.
اگرچه فلات ها در ارتفاع بالاتری نسبت به زمین های اطراف قرار دارند، اما تفاوت آنها با رشته کوه ها در این است که به طور قابل ملاحظه ای هموار هستند. برخی از فلات ها، مانند آلتیپلانو در جنوب پرو و غرب بولیوی، بخش جدایی ناپذیر کمربندهای کوهستانی هستند. سایرین، مانند فلات کلرادو (که رودخانه کلرادو در سراسر آن گراند کنیون را قطع کرده است)، با فرآیندهایی بسیار متفاوت از فرآیندهایی که رشته کوه های همسایه را ساخته بودند، تولید شدند. برخی از فلات ها – به عنوان مثال، فلات دکن در مرکز هند – دور از رشته کوه ها قرار دارند. تفاوتهای میان فلاتها را میتوان به فرآیندهای زمینشناسی متفاوتی نسبت داد که آنها را ایجاد کردهاند.
برای درک تاثیر فالت روی تمام جنبه های زندگی انسان در ایران مقاله نسبیت قوانین جهانی در ایران را مطالعه کنید.
سطح صاف بلندی که یک فلات را مشخص می کند، می تواند صدها یا حتی هزاران کیلومتر ادامه یابد، مانند مورد فلات تبت. با وجود کمبود جادهها، میتوان بر روی بیشتر آن فلات که ارتفاع آن از ۴۵۰۰ متر (حدود ۱۴۷۶۰ فوت) فراتر میرود، رانندگی کرد و نسبت به برخی از شهرهای بزرگ جهان (مانند سانفرانسیسکو یا ریودوژانیرو) با آرامش کمتری مواجه شد. . اگرچه رشتههایی از تپهها و کوهها بالاتر از بقیه فلات قرار دارند، توپوگرافی آنها نیز نسبتاً ملایم است.
فلات های تشریح شده (فرسایش شده) توسط رودخانه ها دارای حداکثر ارتفاع یکنواخت قابل ملاحظه ای هستند، اما سطوح آنها می تواند توسط دره های عمیق قطع شود. در مورد برخی از مناطقی که به عنوان فلات توصیف می شوند، سطح به قدری تشریح شده است که فرد هیچ زمین صافی را نمی بیند. در عوض، چنین فلاتی با ارتفاع یکنواخت بلندترین یال ها و کوه ها تعریف می شود. بخش شرقی فلات تبت، که سرچشمه بسیاری از رودخانههای بزرگ آسیا (مانند هوانگ هه، یانگ تسه، مکونگ، سالوین، و ایراوادی) را تشکیل میدهد، به درههای عمیقی تقسیم میشود که توسط برآمدگیهای باریک و شیبدار از هم جدا شدهاند. ارتفاع یکنواخت بالا که فلات ها را مشخص می کند فقط در آن منطقه به سختی قابل تشخیص است.
مقطع زمین که هسته، گوشته و پوسته را نشان می دهد
مسابقه بریتانیکا
مسابقه زمین جامد
فرآیندهای تکوینی
تشکیل فلات عبارت است از فرآیندهای آتشفشانی، کوتاه شدن پوسته، و انبساط حرارتی می توانند باعث تشکیل فلات ها شوند.
تشکیل یک فلات مستلزم یکی از همان سه نوع فرآیند تکتونیکی است که رشته کوه ها را ایجاد می کند – آتشفشان، کوتاه شدن پوسته (با رانش یک بلوک یا تکه پوسته بر روی بلوک یا برش پوسته روی بلوک دیگر یا با چین شدن لایه های سنگ)، و انبساط حرارتی. . ساده ترین آنها انبساط حرارتی لیتوسفر (یا جایگزینی لیتوسفر گوشته سرد با استنوسفر داغ) است.
هنگامی که لیتوسفر زیر یک ناحیه وسیع به سرعت گرم می شود – به عنوان مثال، با بالا آمدن مواد داغ در استنوسفر زیرین – گرم شدن و انبساط حرارتی بالاترین گوشته باعث بالا آمدن سطح پوشاننده می شود. اگر سطح برآمده در ابتدا کم و بدون برجستگی برجسته بوده است، احتمالاً هنگامی که به ارتفاع نسبتاً یکنواختی بالا می رود، نسبتاً صاف باقی می ماند. فلات های مرتفع آفریقای شرقی و اتیوپی از این طریق شکل گرفتند. مانند بخشهایی از آفریقا، فلاتهایی از این نوع را میتوان با آتشفشان و درههای شکاف مرتبط دانست، اما این ویژگیها جهانی نیستند. بیشتر فلات مرتفع در شرق آفریقا که دریاچه ویکتوریا را در خود جای داده است حاوی سنگ های آتشفشانی نیست و تنها توسط دره های شکاف کوچک و کوچک بریده شده است.
جایی که سطح برآمده برای مدت بسیار طولانی در ارتفاع کم قرار داشت و توسط سنگ های رسوبی مقاوم پوشیده شده بود، صافی فلات را می توان به ویژه مشخص کرد. سنگ زیرین فلات کلرادو از حدود 1.7 میلیارد سال پیش در زمان پرکامبرین (4.6 میلیارد تا 541 میلیون سال پیش) و لایههایی از سنگ آهک و ماسه سنگ بسیار مقاوم که در دوران پالئوزوئیک (541 میلیون تا 252 میلیون سال پیش) نهشته شده است، تنها تغییر شکل بسیار ملایمی را تجربه کرده است. سالها پیش) سطح بالایی آن را در بسیاری از مناطق تشکیل میدهند. گرم شدن لیتوسفر زیرین در اواخر عصر سنوزوئیک (66 میلیون سال پیش تا کنون) باعث شد که این ناحیه به ارتفاع کنونی خود برسد و آن سازندهای مقاوم در برابر فرسایش که قدمت آن به زمان پالئوزوئیک بازمیگردد، سطوحی را که افقهای فوقالعاده مسطح میسازند را مشخص میکنند. گرند کانیون.
ارتفاع زیاد برخی از فلات ها، مانند فلات تبت یا آلتیپلانو، به دلیل کوتاه شدن پوسته است. به عنوان مثال، ساختار زمینشناسی فلاتهایی از این نوع کاملاً با فلات کلرادو متفاوت است. کوتاه شدن پوسته، که همانطور که در بالا توضیح داده شد، پوسته را ضخیم می کند، کوه های بلندی را در امتداد مناطقی ایجاد کرده است که اکنون حاشیه چنین فلات هایی هستند. در بیشتر رشتهکوهها، نهرها و رودخانهها مواد فرسایش یافته را از کوهها به کوهها منتقل میکنند
دشت های همسایه هنگامی که زهکشی داخلی است و نهرها و رودخانه ها زباله های خود را در دره های بین کوه ها رسوب می دهند، با این حال، فلات می تواند تشکیل شود. سطح این نوع فلات توسط دره های بسیار مسطح و وسیعی که توسط تپه ها و کوه های فرسوده احاطه شده اند مشخص شده است. سنگ هایی که کوه ها و زیرزمین دره ها را تشکیل می دهند اغلب به شدت تغییر شکل می دهند، اما رسوبات جوانی که در دره ها ته نشین می شوند معمولاً صاف هستند. این فلات ها معمولاً فقط در آب و هوای خشک که فرسایش کند است از فرسایش جان سالم به در می برند. در بسیاری از موارد، درهها یا حوضهها توسط بسترهای مسطح دریاچه خشک (پلایا) اشغال میشوند. بنابراین، فلات هایی که با کوتاه شدن پوسته ساخته شده اند، واقعاً رشته کوه هایی هستند که در آوارهای خودشان مدفون شده اند.
نوع سوم فلات می تواند در جایی که جریان گدازه های گسترده (به نام بازالت های سیلابی یا تله ها) و خاکستر آتشفشانی زمین های از قبل موجود را مدفون می کند، تشکیل شود، همانطور که فلات کلمبیا در شمال غربی ایالات متحده نمونه ای از آن است. آتشفشان در چنین شرایطی معمولاً با نقاط داغ همراه است. گدازه ها و خاکسترها معمولاً در فواصل طولانی از منابع خود حمل می شوند، به طوری که توپوگرافی تحت تسلط آتشفشان ها یا مراکز آتشفشانی نیست. ضخامت سنگ های آتشفشانی می تواند ده ها تا صدها متر باشد و سطح بالایی بازالت های سیلابی معمولاً بسیار صاف است اما اغلب دارای دره ها و دره هایی با بریدگی شدید است.
تفکیک پلاتوها به سه نوع بالا همیشه آسان نیست، زیرا دو یا حتی هر سه فرآیند درگیر اغلب به طور همزمان عمل می کنند. به عنوان مثال، جایی که بالاترین گوشته به ویژه داغ است، آتشفشانی رایج است. فلات اتیوپی، که سنگ های پرکامبرین روی آن بیرون می آیند، به دلیل گرم شدن لیتوسفر زیرین، بلند است، اما سنگ های آتشفشانی سنوزوئیک بیشتر فلات را پوشش می دهند، به ویژه مناطقی که صاف ترین هستند. اگرچه مقیاس متفاوت است، آتشفشانهای فعال و گدازههای جوانی وجود دارند که حوضههای وسیعی را در بخش شمالی فلات تبت پوشاندهاند. هر سه فرآیند – انبساط حرارتی، کوتاه شدن پوسته، و آتشفشان – ممکن است در ارتفاع زیاد و مسطح حداقل بخشی از آن فلات نقش داشته باشند.
فلات های یک نوع یا دیگری را می توان در اکثر قاره ها یافت. آنهایی که در اثر انبساط حرارتی لیتوسفر ایجاد می شوند معمولاً با نقاط داغ همراه هستند. فلات یلوستون در ایالات متحده، توده مرکزی در فرانسه و فلات اتیوپی در آفریقا نمونه های برجسته ای هستند. بیشتر نقاط داغ با بالا آمدن مواد داغ در آستنوسفر مرتبط هستند و بالا آمدن داغ نه تنها لیتوسفر پوشاننده را گرم می کند و سوراخ هایی را از طریق آن ذوب می کند تا آتشفشان تولید کند، بلکه لیتوسفر را نیز بالا می برد. رابطه چنین فلات ها با نقاط داغ هم توزیع گسترده فلات ها و هم عدم وجود کمربند فلات ها یا فلات های مرتبط را تضمین می کند.
برخی از فلات ها، مانند فلات کلرادو، فلات اوردوس در شمال چین، یا ارتفاعات شرق آفریقا، به نظر نمی رسد به نقاط داغ یا بالا آمدن شدید در استنوسفر مرتبط باشند، اما به نظر می رسد که در زیر آن مواد غیرعادی داغ قرار دارند. دلیل گرمایش موضعی در زیر چنین مناطقی به خوبی درک نشده است، و بنابراین توضیحی برای توزیع فلاتهایی از آن نوع مشخص نیست.
فلات هایی که در اثر کوتاه شدن پوسته و زهکشی داخلی تشکیل شده اند در کمربندهای کوهستانی اصلی و به طور کلی در آب و هوای خشک قرار دارند. آنها را می توان در شمال آفریقا، ترکیه، ایران و تبت یافت، جایی که توده های قاره آفریقا، عربستان و هند با قاره اوراسیا برخورد کرده اند. Altiplano بین Cordillera Occidental متشکل از آتشفشان ها و Cordillera Oriental قرار دارد که سپر برزیلی در زیر آن رانده می شود. تمام آن نواحی در طول زمان سنوزوئیک (66 میلیون سال پیش تا کنون) دچار کوتاه شدن پوسته شدهاند و در هر مورد سطح فلات شامل سنگهای پیش از سنوزوییک به شدت تغییر شکلیافته و رسوبات مسطح بسیار جوان است.
فلات هایی وجود دارد که منشا آنها مشخص نیست. آنهایی که در شبه جزیره ایبری و شمال مرکزی مکزیک هستند، توپوگرافی تا حد زیادی مرتفع و نسبتاً مسطح را نشان می دهند. کوتاه شدن پوسته به وضوح در مکزیک در دوره کرتاسه پسین و اوایل سنوزوئیک (بین 100.5 میلیون تا 23 میلیون سال پیش) و در برخی از نقاط اسپانیا در طول سنوزوئیک رخ داده است، اما به نظر نمی رسد ارتفاعات بالا در هر دو مورد توسط پوسته ضخیم پشتیبانی شود. این نواحی احتمالاً توسط یک گوشته بالا و داغ پوشیده شده اند، اما هنوز مدرکی برای اثبات آن وجود ندارد.
فلات های آتشفشانی معمولاً با فوران هایی مرتبط هستند که در طول سنوزوئیک یا مزوزوئیک رخ داده اند. فوران هایی در مقیاس مورد نیاز برای تولید فلات های آتشفشانی نادر هستند و به نظر می رسد هیچ کدام در زمان اخیر رخ نداده است. فورانهای آتشفشانی که فلاتهای گدازه را تولید میکنند، معمولاً با نقاط داغ مرتبط هستند. برای مثال، بازالتهای تلههای دکن، که فلات دکن در هند را پوشاندهاند، 60 تا 65 میلیون سال پیش زمانی که هند در نیمکره جنوبی قرار داشت، احتمالاً بر روی همان نقطه داغی که در حال حاضر در زیر آن قرار دارد، فوران کردند.